کد مطلب:59763 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

فرمان عمومی عفو و ویژگی علی از محضر رسول خدا











پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) با مسلمانان پیمان بست كه هنگام ورود به مكّه ، هیچ كس را نكشند، مگر آنان كه با سپاه اسلام می جنگند و نیز پیمان بست كه هركس از مشركان خود را به پرده كعبه درآویخت در امان باشد (و مشمول عفو عمومی گردد) جز چند نفر كه آن حضرت را آزار (مخصوص) نموده بودند مانند: مقیس بن صبابه ، ابن خطل ، ابن ابی سرح و دو كنیزك آوازه خوان كه با بدگویی به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) خوانندگی می كردند و در سوگ مشركین كشته شده در جنگ بدر، نوحه سرایی می نمودند.

امیرمؤ منان علی (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) (پس از فتح مكّه) یكی از آن دو خواننده (بد زبان) را كشت و دیگری فرار كرد و ناپدید شد تا وقتی كه برای آن كنیزك فراری امان گرفته شد، بازگشت و آزاد بود تا اینكه در زمان خلافت عمر بن خطاب اسبی به او لگد زد و او را كشت.

یكی از كسانی كه علی (علیه السلام) او را كشت «حویرث بن نفیل بن كعب» بود، او از كسانی بود كه در مكّه رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را آزار می داد و به علی (علیه السلام) خبر رسید كه خواهرش «اُمّ هانی» به جمعی از قبیله بنی مخزوم پناه داده كه یكی از آنان «حارث بن هشام» و «قیس بن سائب» است.

علی (علیه السلام) در حالی كه سر و صورتش را با كلاهخود پوشیده بود و شناخته نمی شد، به در خانه «اُمّ هانی» رفت و فریاد زد:«آنان را كه پناه داده اید از خانه بیرون كنید».

روایت كننده گوید:«سوگند به خدا! پناهندگان وقتی این صدا را شنیدند، از خوف و وحشت مانند پرنده حباری فضله انداختند».[1] .

اُمّ هانی از خانه بیرون آمد، ولی علی (علیه السلام) را كه سرو صورتش پوشیده بود، نشناخت و گفت: «ای بنده خدا! من اُمّ هانی دختر عموی رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) و خواهر علی بن ابی طالب (علیه السلام) هستم ، از خانه من دور شو».

امیرمؤ منان علی (علیه السلام) در پاسخ او فرمود:«آن پناهندگان را از خانه بیرون كنید»

اُمّ هانی گفت: «سوگند به خدا درباره تو از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) شكایت می كنم».

علی (علیه السلام) كلاهخود را از سر برداشت ، اُمّ هانی علی (علیه السلام) را شناخت جلو آمد و علی (علیه السلام) را با شور و شوق در آغوش گرفت و گفت: «فدایت گردم! سوگند یاد كرده ام كه شكایت از تو را نزد رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ببرم (چه كنم ؟»).

علی (علیه السلام) به او فرمود:«رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) اكنون در بالای این درّه است ، نزد او برو و شكایت از مرا به او بگو تا مطابق سوگند، رفتار كرده باشی. »

ام هانی می گوید:«به حضور رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) رفتم ، آن حضرت در خیمه ای به شستشوی بدنش اشتغال داشت و فاطمه سَلامُ اللّه عَلَیْها پوششی فراهم كرده بود و مراقبت می كرد كه كسی بدن آن حضرت را نبیند، وقتی كه رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) سخن مرا شنید فرمود:

«مَرْحَباً بِاُمِّ هانِی وَاَهْلاً؛ ای اُمّ هانی! خوش آمدی! ».

عرض كردم: «پدر و مادرم به فدایت! امروز شكایت چگونگی برخورد علی (علیه السلام) را به حضور شما آورده ام».

پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:«قَدْ آجَرْتُ مَنْ آجَرْتَ؛ هركه را تو پناه دادی من هم پناه دادم».

فاطمه سلام اللّه عَلَیْها به من فرمود:«ای اُمّ هانی! آمده ای از علی (علیه السلام) شكایت كنی كه دشمنان خدا و دشمنان رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را ترسانده است ؟!».

رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:

«قَدْ شَكَّرَ اللّهُ لِعَلِی سَعْیَهُ وَآجَرْتُ مَنْ اَجارَتْ اُمُ هانِی لِمَكانِها مِنْ عَلیِّ ابْنِ اَبِیطالِبٍ».

«خداوند رفتار علی (علیه السلام) را به خوبی پذیرفت و من پناه دادم كسانی را كه اُمّ هانی به آنان پناه داده است به خاطر خویشاوندی او با علی (علیه السلام»).







    1. فجعلوا یذرقون واللّه كما تذرق الحباری.